آماده شدن برای سربازی امام زمان (عج)
ساعت 8 شب از دانشگاه به خانه می آمد و سریع لباسش را عوض می کرد تا خودش را به باشگاه برساند و ساعت 12 شب به خانه باز میگشت. آن قدر خسته بود که کوله پشتی اش را روی زمین میکشاند و همان جا روی زمین دراز میکشید و می خوابید تا برای فردا آمادگی داشته باشد که به باشگاه برود. برای کارهایش برنامه ریزی داشت و هدفش را تعریف کرده بود. دوسال سختی های دوره آموزش و باشگاه رفتن را به جان خریده بود تا خودش رابرای سربازی امام زمان(عج) آماده کند. میگفت سرباز آقا باید سالم باشد و بدنی قوی داشته باشد. وقتی آقا ظهور کند برای سپاهش بهترین ها را انتخاب میکند من هم باید به آن درجه برسم اعتقادش این بود.(مادر شهید)
الاستعداد للخدمة العسكرية تحت لواء صاحب الزمان
كان يعود من الجامعة إلى المنزل في الساعة الثامنة مساءً فيغيّر ملابسه بسرعة ليذهب الى النادي الرياضي فيعود إلى المنزل مجدداً في الساعة الثانية عشرة بعد منتصف الليل. كان يعود متعباً إلى درجة أنّه كان يسحب حقيبته على الأرض بدلاً من حملها على أكتافه، ثم ينام كي يستعد للذهاب إلى النادي الرياضي في اليوم التالي أيضاً. كان يخطط لأداء أعماله وكان يعرف هدفه جيداً. التزم بالدورات التدريبية والتدريب في النادي الرياضي لمدة عامين من أجل أن يستعد للخدمة العسكرية تحت لواء إمام الزمان#. كان يقول: إنّ جنود الإمام#يجب أن يكونوا أصحّاء الأبدان وأقوياء. عندما يظهر إمام الزمان#فإنه سيختار الأفضل ليكونوا ضمن جيشه لذلك يجب أن أكون من الأفضل. كان يؤمن بهذا الأمر.(والدة الشهيد)